تاریخ هفت هزار ساله زبان ترکی در آذربایجان
گاها افردای را میبینم که ادعا دارند آزربایجان ابتدا فارسی زبان( یا آذری زبان) بوده و بعد از حمله مغولها و دیگر حکام مثل سلجوقیان غزنویان و صفویان و… به مرور زبانشان تورکی شده
برای همین تصمیم گرفتم مطلابی را در اثبات کذب بودن این ادعاها بنویسم
زبان آذری که ابدا احمد کسروی بود 70 سال پیش پا به عرسه وجود گذاشت و در دروس اجباری مدارس گنجانده شد آغاز این تحریفات بود که به شدت هم از طرف رژیم منفور پهلوی حمایت میشد
طبق این نظریهكه ايشان (کسروی) نيم زبانهاي تاتي و تالشي موجود در بعضي از روستاهاي منطقه مرند را كه متكلمين آن حتي به چند هزار نفر هم نميرسد را به عنوان زبان آذري تلقي كرده كه گويا زبان باستاني آذربايجان نيز بوده.البته اين ادعاها به هيچ گونه پايگاه علمي وابسته نيست، چرا كه كسي از گرامر، قواعد، دستورزبان،صرف و نحو زباني جعلي بنام آذري اطلاعي ندارد و قواعد آنرا تدوين نكرده از تاريخ رونق و ادامة حيات آن و كاربرد و قلمرو نفوذ ادعائي آن، فولكلور، داستان، افسانه و آثار برگزيدة نظم و نثر يا … اثري ملموس ارائه نشده، از نقش زبان ادعائي (آذري) در ادبيات فارسي و زبان تركي و زبانهاي ديگر، ماقبل و مابعد آن چيزي در بين نيست و اگر واقعاً هست در كجا تدريس ميشود؟ كسي تا حال آنرا ياد نگرفته و كسي ياد نداده . البته هیچ یک از زبان شناسان معروف دنیا نظریه ی موهون کسروی را تایید نکرد.
همچنین طرفداران این نظریه که گاه سلجوقيان، گاه غزنويان، گاه مغولها و گاه صفويان را موجب تُرك شدن تركهاي آذربايجان ميدانند. اما كسي كه كمترين اطلاعي از تاريخ داشته باشد، به خوبي ميداندكه مغولها از چين تا غرب آفريقا و از سيبري تا اقيانوس هند را تحت حكومت داشتند و خانهاي مغول بر تمام آسياي ميانه و هندوستان و ايران حكمراني ميكردند پس چرا مردم ساير مناطق غير ترك زبان را ترك نكردهاند؟ ثانيا زبان مغولي زباني متاوت از تركي است و اگر قرار بود انها زباني را تحميل كنند زبان مغولي بود نه تركي.
سلجوقيان، غزنويان، اتابكان، صفويان كه همگي ترك بودند در ساير نقاط ايران بيش از آذربايجان حكومت كردهاند و پايتخت ديرپاي صفويان و سلجوقيان، اصفهان بوده و شهرهاي تبريز و اردبيل كمتر به عنوان پايتخت حكومتهاي فوق بوده اما چرا در اين بين فقط مردم آذربايجان ترك شده ولي مثلاً مردم اصفهان ترك نشدهاند و چگونه بعد از هفتاد سال تبليغات با استفاده از بيتالمال و وسايل ارتباطي پيشرفته و آموزش اجباري فارسي، تركهاي آذربايجان فارس نشدهاند، اما در زمان فلان شاه، باعدم وجود حتي يك صدم از اين امكانات مردم غير ترك يكباره ترك شدهاند؟ و چرا اينگونه افراد در بررسي زبان مردم آذربايجان از زبان حداقل بيست و پنج ميليون آذربايجاني تُرك، چشم پوشي نموده و به گويش چند هزار نفر به لهجههاي تاتي و هرزني پناه ميبرند!
حال به منظور بررسي زبان آذربايجان در طول تاريخ، در ابتدا به بررسي تاريخ اقوام و حكومتهايي كه در آذربايجان بودهاند ميپردازيم. در مورد ملتهايي كه قبلاً در آذربايجان زيستهاند ميتوان به سومئرها، ايلاميها، هوريها، آراتتاها، كاسسيها، قوتتيها، لولوبيها، اورارتوها، ايشغوزها (ايسكيتها)، مانناها، گيلزانها، كاسپيها و … اشاره كرد كه زبان تمامي آنها التصاقي و جزو خانوادة زبانهاي تركي بوده.4 از اين ميان سومئريها، ايلاميها و هوريها اقوامي بودند كه اولين تمدنها و مدنيّتها را روي زمين بنا نهادند.
1 – جايگاه اصلي هوريها در هزاره 3 و 4 (600 سال قبل) در آذربايجان و مناطقي از قسمتهاي شمالي زاگرس و كوههاي توروس بود.6 همچنين از ربع سوم هزارة قبل از ميلاد (2400 سال قبل از ميلاد) سند نوشتهاي بدست آمده كه با الفباي اككد و به زبان التصاقي هوري بوده كه اين سند متعلق به يكي از پادشاهان هوري بنام تيشاري ميباشد و نيز نام يكي ديگر از پادشاهان هوريها به نام ساشانار كه در 1450 سال قبل از ميلاد حكومت ميكرده نيز معلوم است.7
2 – كاسسيها: درست است كه كاسسيها در آذربايجان نبودند ولي در همسايگي آنها ميزيستند. و تقريباً 3000 سال قبل از ميلاد مابين ايلام و مناطقي از آذربايجان ساكن بودند8 و به دليل همزباني و ارتباط سياسي، فرهنگي، اجتماعي تاثير زيادي در تاريخ آذربايجان داشتهاند.
3 – قوتتيها در 2800 سال قبل از ميلاد و لولوبيها 2500 سال قبل از ميلاد در شرق و جنوب درياچه اروميه و قزوين و همدان ساكن بوده و حكومت كردهاند.9
4 – اورارتوها 1000 سال قبل از ميلاد در آناتولي و پيرامون درياچه وان و كوههاي زاگرس و اطراف درياچه اروميه و شهرهاي ماكو و نخجوان امروزي صاحب تمدن بودهاند.10
5 – در اوايل عصر 19 قبل از ميلاد، قبايل مانناها با به هم پيوستن، دولت بزرگي در آذربايجان به وجود آورده و حكومت كردهاند.11
6 – مادها كه اولادهاي قوتتيها و لولوبيها بودند 670 سال قبل از ميلاد با اعتلاف با مانناها حكومتي قدرتمند به وجود آوردند كه همدان، اراك، ساوه، زرند، سونقور، كاشان، قم ، قزوين ، زنجان و … تحت حاكميت آنها بوده.12
واما در مورد زبان، همچنين ارتباط زباني مادها و سومئرها دياكونوف در فصل 42 كتاب خود مينويسد كه در ليست نامهاي شاهان ماد يعني قوتتيها، به نامهايي بر ميخوريم كه در ليست نام شاهان سومئر ميباشد.
از ديگر همسايگان مادها كه همزمان با آنها بوده و زبان هردوي آنها از يك خانواده ميباشد ميتوان به ايشغوزها اشاره كرد كه در قرنهاي 7 و 8 قبل از ميلاد در قسمتهايي از آذربايجان زندگي كردهاند.
برخلاف آنچه كه امروز شايع شده مادها نوة يك قبيلة منفرد بودند كه به اصطلاح از ساير آريائيها جدا شده و در آذربايجان ساكن شدهاند و نه به رغم عقيدة شايع، داير بر اينكه منابع مربوط به تاريخ ماد فوق العاده ناچيز است، منابع آشوري از قرن هفتم تا قرن نهم قبل از ميلاد نه تنها براي احياي تاريخ باستان آذربايجان كافي است بلكه جزئيات مهمي را نيز روشن ميسازد. با تغيير و تحولات در اوضاع سياسي آنروزگار در آذربايجان، هفت قبيله آذربايجان باستان كه قبلاً جزو اتحاديه ماننا و اورارتووساكايي بودند اتحاديهاي تشكيل دادند كه بعدها يونانيان باستان آنها را ميديا آنچه ما، ماد ميناميم ناميدند، اين قبايل را هرودوت تاريخ نگار يوناني چنين نام ميبرد:
2 – پارتلاكئنوي Parelakenoi |
1 – بوآساي Bousai |
4 – مغ Magai |
3 – آستروخات Stroukhotes |
6 – آري زانتوي Ariazantoi |
5 – بوديو Boudioi |
|
7 – ماد Mid |
و نيز مطالعه نامهاي شهرها و ولايات ماد نشان ميدهد كه آنان آريايي نيستند.
بعد از آشنايي با تعدادي از اقوام و حكومتهاي آذربايجان، اينك به بررسي نوع زبان آنها ميپردازيم.
طبق تقسيم بندي متخصصان زبانشناس، كل زبانهاي موجود در دنيا به سه شاخه تقسيم بندي ميشود:13
1 – زبانهاي التصاقي كه تمام زبانهاي مربوطه به خانواده زبان تركي در اين شاخه قرار دارند.
2 – زبانهاي تحليلي كه از مهمترين زبان اين شاخه ميتوان به زبان عربي اشاره كرد (با توجه به اين كه فارسي نيز سي و سومين لهجه زبان عربي ميباشد بنابراين فارسي نيز در اين شاخه قرار دارد.)14
3 – زبانهاي هجايي كه از شاخصترين زبانهاي اين شاخه نيز ميتوان به زبان چيني اشاره كرد.
حال با توجه به اين تقسيمبندي و با توجه به اسناد تاريخي و علمي به بررسي نوع زبان اقوام ساكن در آذربايجان ميپردازيم.
همچنين طبق نظريه ماراك دئميكين (آكادئميكين) زبان كاسسيها، ايلاميها، قوتتيها، مادها و مانناها نيز التصاقي بود.17
زبانهاي قوتتيها، لولوبيها همانند بوده و با زبانهاي اورارتوها و هوريها خويشاوند ميباشند.18
همچنين اپرت باستان شناس فرانسوي نيز بر تركي (التصاقي) آلتايي بودن زبان مادها اشاره ميكند. در جايي ديگر دياكونوف مينويسد زبان اشكانيان نيز همانند زبان مادها و از خانوادة زبانهاي التصاقي بوده19 كه در صورت مقايسه تحقيقات اپرت و دياكونوف ميتوان به ترك بودن اشكانيان نيز پي برد. بدين ترتيب است كه از 7000 سال تا 2500 سال قبل يعني مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافيايي آذربايجان تنها و تنها اقوام التصاقي زبان (ترك) زندگي و حكومت كردهاند . همچنين اگر تاريخ بعد از 2500 سال قبل از ميلاد را بررسي كنيم باز آذربايجان در بيشتر مقاطع تاريخي مستقل از حكومتهاي ديگر منطقه بوده، به طوريكه در زمان هخامنشيان آذربايجان در مقابل آرياييها سرفرود نياورده و تا سرنگوني اين حكومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ كرده همچنين در تاييد گفتة بالا ميتوان به كشته شدن كورش، شاه هخامنشيان توسط ملكه آذربايجان (تومروس) اشاره كرد.20
در زمان سلوكيان نيز كل آذربايجان مستقل از حكومت سلوكيان بوده و اسكندر نتوانست آذربايجان را به تصرف درآورد.21و در اين مورد استرابو جغرافيدان يوناني مينويسد: در زمان حمله اسكندر، سرداري بنام آتوروپات آذربايجان را از چنگ اندازي اسكــندر محفوظ نگهداشت.22
در زمان ساسانيان نيز آذربايجان مستقل بوده و حتي بعد از شاپور دوم، ساسانيان با هيتيها (هياطله) پيمان اتحاد بستند تا در شمالغرب با روم بجنگد.23 بعد از اسلام نيز تركان اغوز كه شمشير اسلام ناميده ميشدهاند، در آذربايجان حكومت قدرتمندي بنا كرده و با ملازگرد مبارزه كرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگيني به آنها واردآوردند. بعد از اغوزها نيز حكومتهايي كه در آذربايجان و گاهي در مناطقي از ايران حكومت ميكردهاند. از جمله غزنويان، سلجوقيان، خوارزمشاهيان،اتابكيان، تاتارها، آققويونلوها، قرهقويونلوها، صفويان، افشاريان و قاجارها تماماً ترك زبان (التصاقي) ميباشند.
در مورد تركي بودن زبان مردم آذربايجان اسناد و مدارك بسيار زيادي موجود است، مثلاً: ديونيوس پريگت جغرافينگار و شاعر يوناني صدة چهار ميلادي ترك زبانان را ساكن اصلي اين منطقه ميداند و نيز محمد عوفي در ذكر خلافت عمربن عبدالعزيز كه از سال 99 تا 101 هجري ادامه داشت، از قيام بيست هزار ترك آذربايجاني سخن ميگويد.
همچنين اخبار موثّق عبيدبنشريعه جرهومي كه شخص معمّر و محترم در دربار اموي بوده در حضور معاويه سخن ميگويد: (آذربايجان از سرزمين تركان است) و اين خبر را طبري و به نقل از او بلعمي و حمزة اصفهاني و ابن اثير در كتابهاي تاريخ بلعمي، تاريخ طبري، تاريخ پيامبران و الكامل گزارش كردهاند كه از متون معتبر اسلامي به شمار ميروند.
منابع
1 – نقدي بر كتاب زبان آذري نوشته دكتر جواد هيئت
2 – نقدي بر كتاب زبان آذري نوشته دكتر جواد هيئت
3 – سلماس در مسير تاريخ ده هزار ساله – توحيد ملك زاده.
4 – تاريخ ديرين تركان ايران – پروفسور دكتر زهتابي و تاريخ ايلام – پي يئر آميه (ترجمه شيرين بياني) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربايجان در سير تاريخ – صفحه 262 – تاريخ ديرين تركان ايران – پرفسور زهتابي .
6 – تاريخ ديرين تركان ايران – پروفسور دكتر زهتابي صفحه 94 .
7 – تاريخ ديرين تركان ايران – پروفسور دكتر زهتابي صفحه95 .
8 – تاريخ ماد- دياكونوف صفحه 100 .
9 – تاريخ ماد – دياكونوف صفحه 210 .
10 – تاريخ ديرين تركان ايران- پروفسور دكتر زهتابي.
11 – تاريخ آذربايجان – آ.ن قلي اوف صفحه 17 .
12 – تاريخ ديرين تركان ايران- پروفسور دكتر زهتابي صفحه264 .
13 – زبان تركي و لهجههاي آن – دكتر جواد هيئت صفحه 25 .
14 – تحقيقات سازمان يونسكو در مورد زبانهاي دنيا – هفته نامه اميد زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سيري در تاريخ زبان و لهجههاي تركي دكتر جواد هيئت صفحه 21 .
16 – تاريخ ماد – دياكونوف صفحه 101 .
17 – تاريخ ديرين تركان ايران – پروفسور دكتر زهتابي صفحه254 .
18 – تاريخ ماد – دياكونوف صفحه 99 – و تاريخ ديرين تركان ايران صفحه 95 .
19 – اشكانيان – دياكونوف، ترجمه كشاورز صفحه 116 .
20 – ايران باستان – پيرنيا جلد يك صفحه 452 – 449 و تاريخ ديرين تركان ايران – صفحه 637 .
21 – اشكانيان – دياكونوف صفحه 8 .
22 – تاريخ اروميه – احمد كاويانپور ص 55 – 54 .
23 – تاريخ اجتماعي ايران – مرتضي راوندي صفحه 616 – 611 .
24 – غياث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاريخ گزيده حمد ا… مستوفي به اهتمام دكتر عبدالحسين نوابي – موسسه انتشارات امير كبير، تهران 1366 صفحه 30 .
27 – روزنامه جام جم – صفحه 7 – پنجشنبه 2 خرداد 1381 / سال سوم / شماره 586 .
28 – نشريه بهار – شنبه 24 ارديبهشت 1379.
راضی