یئنی یازې‌لار / Yeni Yazılar
آنا صفحه Ana Səhifə / تاریخ / ترکان / ايران و ما

ترکان / ايران و ما

ترکان و بررسي تاريخ, زبان و هويت آنها در ايران حسن راشــــــــــدی

ترکان

و

بررسي تاريخ, زبان و هويت آنها در ايران

حسن راشــــــــــدی


ايران و ما [1]

محمد امين رسولزاده

«از طرف حکومت ما اين روزها يک هيأت نماينده به تهران پايتخت ايران فرستاده شده است. مقصود هيأت نمايندگي مزبور آن است که جمهوريت جديدالتشکيل آذربايجان را به دولت ايران معرفي کرده, در بين اين دو دولت مسلمان روابط و داديه و حسن مناسبات را تأسيس و تأمين نمايد.

ميانه ما و ايرانيان علاوه بر مناسبات ديني و مدني و تاريخي, يک نوع مقدرات سياسيه شديد الارتباطي نيز موجود است. براي ما سلامت ايران و براي ايران سلامت ما به اعلي درجه مهم است. آري يکي از اخص آمال ايرانيان آن بوده که در جاي روسيه جهانگير که هميشه ضربات خود را به ايران وارد آورده و محقق بود که دايماً در هوس توسعه و انبساط است , مابين اين حکومت و دولت ايران يک حکومت قفقاز مستقل تشکيل يابد. چنان چه در بين قفقاز مستقل وجود يک حکومت مسلمان مستقل و با نفوذ نيز بالخصوص مطلوب و محبوب وطن­پرستان ايران بود.

ما مطمئن هستيم در نظر متفکران ايران که در مسائل سياسي تعمق و دقت دارند اين تقاضا بيهوده و بي­اساس نيست چنانکه در اين جا هم نمايندگان سياسي ايران در هر موقع و به مناسبت حسيّات برادرانه و دوستانه خود را ابراز کرده و به ما از اين جهت اطمينان و امنيت مي­دهند. . . مطبوعات باد کوبه[2] که صحنه جديد ادبيات آذربايجان را تشکيل مي­دهند هيچگاه نسبت به ايران بدبين نبوده­اند, مطبوعات محلي که در اينجا نشر مي­شوند هر وقت در غصه ايران غمناک و در شادي ايران شادمان بوده­اند و بدين جهت طرف توجه ايرانيان گرديده. مخصوصاً شهر تبريز دومين مرکز عمدة توزيع جرايد بادکوبه بوده است.

موفقيت مجموعه ملانصرالدين تنها در شهرهاي ترک زبان ايران نبوده بلکه تمام مراکز مهمه را نيز شامل مي­گرديد. به قدري که «نباتي» در بين ما معروف است در ايران «سيدعظيم» معروف است. زياده از آنچه که ما «لعلي» را مي­شناسيم, ايران «صابر» مرحوم را مي­شناسد. حتي اطفال کوچک ايراني ادبيات «هوپ هوپ» را که به عنوان «من ديين اولدي سن ديين» يعني «گفته من گفته تو است» از حفظ مي­خوانند…

مملکت شير و خورشيد صاحب يک تاريخ محتشم و مدنيت مشعشع, در سايه استبدادي که بدو مستولي شده بود يک دورة انحاط و تنزل را گذرانيد. براي خاتمه دادن به اين دوره و به قصد نجات از آن ملت ايران بيرق مشروطيت را بر افراشته شروع به جهاد نمود.

خدمات مطبوعات بادکوبه در آن ايام قابل انکار نيست. ترکان آزادي خواه قفقاز به اولين لحظه به ايران شتافته و کمک کردن به هم کيشان خود را يک وظيفه وجداني مي­دانستند و در مبارزه بزرگي که براي تأمين سعادت خود ملّت ايران اجراء کرد ما مي­توانيم به کمک­ها و مساعدت­هايي که به آن ملت نموديم افتخار کنيم.

خاطرات خوب از اين سنوات مجاهدت که به اتفاق وطن­پروران ايران کوشش مي­کرديم, در ذهن ما باقي است. اين خاطرات به من حق مي­دهد که قطع نمايم هيأت نمايندگاني که از طرف جمهوري ما اعزام شده­اند, همانطور که اميدواريم مظهر حسن قبول خواهند شد.

برادران متفکر ما اين هيأت را نماينده يک ملّت دوست و خويشاوند شناخته و با آن­ها به همين سمت رفتار و معامله خواهند کرد. اين که مي­گويم برادران متفکر ما, بدان جهت است که در ايران هم بالطبيعه مثل همه ممالک اشخاص سياسي کم نيستند که في­الجمله عمداً سوء تفاهمات و سوء تأويلات را ميدان داده و به افکار دشمنانه کمک کرده آنها را نشر مي­نمايند, هر زمان اين قبيل اشخاص عرض اندام کرده وارد گردند. در نتيجه بجاي گرمي و صميميت, برودت و رسميت خشک و خالي ظاهر شود.

براي اکتفا نکردن به اين رسميت تنها مختصري از تنقيدات متفکرين را که به اسم جمهوري ما وارد کرده و شکايت مي­کنند مي­خواهيم نقل کنيم.

بعضي نويسندگان ايران وجود جمهوري آذربايجان را از نقطه نظر مالکيت ايران يک نوع تهديد علني مي­بينند و کلمه آذربايجان را که نام يک ايالت ايران است و ما علم جمهوري خود کرده­ايم مورد اعتراض مي­سازند. ما يک وقتي در اين خصوص به مناسبتي توضيح داده گفتيم مقصود ما از اين آذربايجان شمالي تا آذربايجان قفقاز است که شامل اران قديم و شيروان و مغان است. اسم آذربايجان زياده از يک اصطلاح جغرافيايي يک معناي ملّي را نيز افاده مي­کند. ما خودمان را يک قوم مخصوص مي­شماريم که به زبان آذربايجان متکلم است (که يک قسمتي از زبان ترکي است). اسم اين قوم نه آران است نه شيروان و نه مغان. تنها آذربايجان است. اين معني يا اين تعبير نه آن است که بعد از انقلاب روسيه و بعد از ظهور هوس استقلال پيدا شده بلکه قبلاً نيز موجود بوده است.

۳۵ سال قبل در دارالفنون­هاي پطروگراد طلاب مسلمان که از بادکوبه و گنجه و ايروان رفته بودند و بر روي اساس مليت جمعيتي تشکيل دادند آن را «جمعيت آذربايجان» ناميدند و هر ساله يک جشن و مسامره در پايتخت روس تشکيل داده (مسامره  گاردن پارتي) و آن را به نام ليله آذربايجان موسوم نمودند. همچنين جناب غني زاده از مطلعين قديم, کتاب لغتي را که ترتيب داده و ترکي قفقازي را به روسي ترجمه کرده آن کتاب و لغات آن را «اصطلاح آذربايجان» نام نهاده است.

مطلب را با مناقشه لغتي و مباحثة راجع به کلمه نبايد دانست. چون که مطالب تنها راجع به يک اسم نيست. بلکه خوف ما از آن است که از اسم تجاوز کرده به مسمي آن نيز حسن توجهي معطوف نگردد. ما مي­خواهيم که يک جمهوريت مخصوص در روي اساس يک مليتي که داراي اساس و خصوصيت مخصوص است تأسيس نمائيم. نه اينکه فقط در شمال ايران يک اجتماع و توده­اي از خلق محسوب شده زيرا در آن صورت اين توده در نظر متفکرين پنج پول قيمت نداشته, در آن زمان مستلزم خواهد بود که قوميات و مليت اين جمهوري را انکار کرده و حق تعيين مقدرات خود را به اين جماعت ندهند. در صورتي که روس­ها و انگليسيان و فرانسويان و ساير ملل مسيحي اين حال را قبول کنند, قطعاً تصور نمي­کنيم که يک دولت هم کيش قبول ننمايد. به هر حال ما تصور مي­کنيم برادران ايران ما از تصميم قلب آرزو دارند که در جوار حکومت­هاي ارمنستان و گرجستان يک جمهوري آذربايجان هم­کيش و هم­نژاد تشکيل يافته و کسب قوت نمايد.

ممکن است که خيال کنند تأسيس جمهوريت روي اساس مليت و قوميتي که داراي اساس و خصوصيات مخصوص هستند اگر چه به اسم ديگري غير از «آذربايجان» هم موسوم گردد براي يک توده [که] در شمال ايران هستند و داراي همان مزايا و خصوصيات مي­باشند مطلوب نيست. اين قبيل متفکرين با اين قبيل افکار و تصورات حقيقتاً پنج شاهي ارزش ندارند زيرا در آن صورت لازم خواهد شد ملّيت ساکنين اين جمهوري را انکار کرده و به آنها حق تعيين مقدراتشان را ندهند. البته در حالي که انگليسيان و روسيان و فرانسويان و ساير ملل مسيحي چنين وضعيتي در مقابل ما اتخاذ نمي­کنند قطعاً تصور نمي­شود يک دولت همدين ما راضي به اتخاذ آن گرديده, ملت ما را انکار و از اعتراف به حق تعيين مقدرات ما امتناع نمايد. بنابراين شک نيست که برادران ايراني ما متحسس به اين قبيل حسيّات نبوده و در پهلوي جمهوري گرجستان و ارمنستان تشکيل جمهوري اسلامي مستقل را که کسب قوّت نمايد صميمانه آرزو خواهند داشت.

بزرگترين موفقيت هيأت نمايندگان ما آن است که از وجود يک چنين آرزويي در بين افکار عمومي ايران مطلع گشته و به اولين لحظه­ها ما را از آن بشارت دهند.».[3]

م. ا. رسولزاده

 

[1] ­ – آذربايجان در موج خيز تاريخ صص ۷۷- ۷۱/ روزنامة «ايران, ش ۴۲۰, ۱۵ رجب ۱۳۲۷ [هـ . ق]/ حمل ۱۲۹۸, [هـ . ش] ترجمة مقالة رسول­زاده» را با شرح زير منتشر ساخت: «آقاي محمدامين رسولزاده سر محرر روزنامه حکومت زا قفقاز و ليدر حزب مساوات (ترک لامرکزيت فرقه­ سي) در شماره ۱۵۲ روزنامه خود موسوم به آذربايجان به تاريخ ۷ رجب ۱۳۳۷ [هـ . ق] راجع به ارسال نمايندگان حکومت مزبوره اسمعيل بيک زياد خان اوف و رفقاي او و نيز در موضوع تسميه آذربايجان شرحي نوشته که ترجمه خلاصه آن را براي اطلاع عموم هموطنان از احساسات و نظريات اهالي زا قفقاز شرقي خالي از فايده نمي­دانيم. مشاراليه در تحت عنوان «ايران و ما» چنين مي­نويسد:» [2] –  اين نام به احتمال قوي بر داشت روزنامة ايران از نام «باکي«, (باکو) است. [3] – آذربايجان در موج خيز تاريخ, صص ۷۱-۷۶ / ايران, ش ۴۲۰, ۱۵ رجب ۱۳۳۷, حمل ۱۲۹۸. [1] – آذربايجان در موج خيز تاريخ, صص ۷۱-۷۶ / ايران, ش ۴۲۰, ۱۵ رجب ۱۳۳۷, حمل ۱۲۹۸.

 


 

کیتابین ایچینده کی لر


1- مقدمه

2- باشلانیش

3- تحریف تاریخ

4- رابطه هويت ملّی و هويت قومی در بين جوانان تبريز

5- چشم انداز آتی ناسيوناليسم قومی در آذربايجان ايران

—الف- عوامل مؤثر بر شکلگيری ناسيوناليسم قومی

—ب- وضعيت ناسيوناليسم قومی در آذربايجان

—ج- ايدئولوژی قومی

—د- پايگاه اجتماعی و شيوه های طرح مطالبات قومی

—۱- نخبگان و فعالان قومی

—۲- دانشجويان و تحصيلکردگان

—۳- توده های اجتماعی

—نتيجه گيري

6- واقعيتهای تاريخی و بافت جمعيتی کشور

7- کسروی و تحريفهای او

8- ترکان و زبان ترکی در آئينه تاريخ و ادبيات

9- فارسی دری, زبان مهاجر يا بومی در ايران؟

10- سيمای ترکان در آثار شعرای فارسی گوی و مورخين مشهور

11- چهره ترکان از نظر ژنتیکی

12- اهميت زبان ترکی در ايران در قرون گذشته از ديد مورخين, سياحان و ديپلماتهای خارجی

13- در ذکر شمهاي از شمايل و فضايل خاصة پادشاه جمجاه خلدالله ملکه و سلطانه

14- دغدغه ناسيوناليستهای افراطی

15- آذربايجان تاريخی و محدوده آن از نظر مورخين

16- جمهوري آذربايجان و بحث بر سر اين نام

17- ايران و ما

18- آذربايجان و ايران

19- منابع مورد استفاده

یازار / Yazar : حسن راشدی

بو یازېنې دا اۏخویون /Bu Yazını da Oxuyun

الفبای زبان تورکی در طول تاریخ

الفبای زبان تورکی در طول تاریخ برای نگارش زبانهای تورکی در طول تاریخ الفبا‌های مختلف …

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *